کابوس‌های شبانهٔ "مایکی" زمانی به واقعیت تبدیل می‌شوند که مادرش نشانه‌هایی از تسخیر شیطانی از خود بروز می‌دهد. آنچه مایکی در ادامه تجربه می‌کند، نه‌تنها او را تا پایان عمر تسخیر خواهد کرد، بلکه سرنوشت نسل‌های آینده را نیز در تاریکی و وحشت فرو می‌برد و ...

هر سال، جو مایکلز، نویسنده‌ای بیکار، نامه کریسمس پرزرق‌وبرق دوست ثروتمندش را می‌خواند و احساس شکست می‌کند. اما امسال همه‌چیز قرار است متفاوت باشد و ...

داستان این فیلم درباره ی کهنه سربازی است که به خانه اش باز می گردد تا پدرش را که توسط کلانتری مورد آزار و اذیت قرار گرفته است پیدا کند و ....

در پی رویدادهایی غیرمنتظره، دختری بانشاط و پرانرژی به نام ایزی درست پیش از شروع تعطیلات کریسمس، مجبور می‌شود که در مدرسه بماند. در ادامه، دو فرد شرور که داخل یک کامیون بستنی فروشی به سرمی‌برند، اقدام به ربودن سرایدار مدرسه می‌کنند و...

داستان این فیلم درباره ی "بئاتریس" یک متخصص طب سنتی است که بعد از اینکه ماشینش در تصادف از بین می رود، به عنوان یک مهمان ناخوانده به خانه یکی از مشتریانش می رود ولی …

یک دانشجوی فوق العاده موفق، مصاحبه شغلی خود را از دست میدهد و مسیرش به اشتباه به جنگل‌های عمیق کنتاکی خورده است. حالا او باید برای زنده ماندن از خودش دفاع کند، اما...

شاهزاده میا (ان هتوی) اکنون 21 ساله شده و برای اینکه بتواند تاج و تخت را به ارث ببرد، باید خود را برای ازدواج با اشراف زاده ای انگلیسی آماده کند...

وقتی مادر «میا ترموپلیس» (هاتاوی) اعلام می کند که پدر مرحومش، در حقیقت شاهزاده و صاحب تاج و تخت کشور کوچک اروپایی، «جنوویا»، بوده، در زندگی «میا» تغییر و تحول اساسی به وجود می آید: حالا «میا» تنها وارث آن تاج و تخت است و مادربزرگش، «ملکه کلاریس رینالدی» (اندروز) می خواهد آداب و رسوم اشرافی را به آن دخترک ناشی بیاموزد.

بعد از اینکه پسری جوان به اسم “جیسون” مقاله ی درسی خود را تکمیل می کند، به طور اتفاقی راهش به سوی یک کارگردان هالیوودی باز می شود. کارگردان به او پیشنهاده یک فیلم اکشن می دهد و جیسون برای فیلم به لوس انجلس سفر می کند...

داستان فیلم London Has Fallen در باره ی روزی است که تمام رهبران برای خاکسپاری نخست وزیر انگلستان در لندن جمع شدند و موقعیت خوبی برای ترور کردن آن هاست …

مایک بنینگ که مامور سابق اخراج شده محافظین رئیس جمهور می باشد، طی یک حمله تروریستی به کاخ سفید، به وظیفه فراخوانده می شود. بنینگ با استفاده از دانسته های قبلی خود به عنوان یک مامور سرویس مخفی و با کمک امنیت ملی سعی دارد که رئیس جمهور را نجات دهد...

«ایتان هانت» باید با یک دلال اسلحه روانی و خطرناک رو در رو شود، در حالی که مجبور است هویت‌اش را مخفی نگه دارد.